وقتی میخواهیم کیک بپزیم از موادی مثل آرد، شکر، روغن، تخم مرغ و شیر استفاده میکنیم. آنها را در ظرفی میریزیم و هم میزنیم. اما با این کار کیک درست نمیشود. باید آن را در فر بگذاریم و به آن حرارت بدهیم تا به کیکی تبدیل شود، که کوچکترین شباهتی به مواد اولیهاش ندارد.
نوشتن هم همینطور است! همۀ مواد اولیه را داریم: جزئیات زندگیمان را! اما فهرست کردن آنها کافی نیست. باید به آنها گرما و نیروی دل و جانمان را ببخشیم. نمیتوانیم فقط مواد اولیه را در یک ظرف بریزیم و مخلوط کنیم. اینها جان ندارند. باید با جزئیاتِ عشق یا نفرت یکی شویم تا امتداد وجودمان شوند.
ناباکوف میگوید: «جزئیات مقدس را بنوازید.» نمیگوید: «آنها را سر جای خود بگذارید، یا به دوروبر بکوبید.» میگوید آنها را بنوازید و با ملایمت لمس کنید.
زمان بندی برای نوشتن به ایجاد فشار و حرارت لازم برای ممانعت از دخالت سانسور کنندۀ درون کمک میکند. همچنین چرخش پیوستۀ دستی که با آن مینویسیم نیز میتواند حرارت لازم را تولید کند. پس به هنگام نوشتن نباید مکث کنیم تا از آمیزۀ جزئیات روزانهمان یک کیک زیبا بیرون بیاید.
عدهای برای تهیۀ کیک میخواهند بدون مواد اولیه، فقط از حرارت استفاده کنند. گرما حسی صمیمانه پدید میآورد. اما وقتی کیک پخته شد چیزی برای خوردن وجود نخواهد داشت! معمولاً نوشته های انتزاعی اینگونهاند. گرمای زیادی را از آنها احساس میکنیم، اما چیزی برای خوردن و گاز زدن در آن پیدا نمیکنیم!
با استفاده از جزئیات، بهتر میتوانیم شادمانی و اندوهمان را منتقل کنیم.
پس وقتی در برابر حرارت اجاق پرسه میزنیم باید مایۀ کیک را در تابه بریزیم تا دقیقا بدانیم احساسهایمان چه طعمی دارند. باید آنها را بشناسیم و بگوییم مثلاً این کیک اسفنجی یا کیک شکلاتی است، نه اینکه فقط بگویم: «عالی، واقعا عالی!» چگونه و تا چه اندازه عالی؟ باید بتوانیم از طعم آن برای دیگران بگوییم. به عبارت دیگر «از جزئیات استفاده کنیم. جزئیات عنصر اصلی نوشتن است.»
با نوشتنِ جزئیات، فقط در تب و تاب عواطف خود نمیایستیم، بلکه چهره برگردانیم تا با واقعیت جهان روبرو شویم!
🖊️: راض کتابباز
📝با نگاهی به کتاب تا میتوانی بنویس
آخرین دیدگاهها