سومین کتاب از خواندمیهای گذشته کتاب «پادشاهان پیاده» است.
این کتاب خرده روایت هایی از زیارت اربعین است. نویسندگان کتاب، آن را از دل گفتگوهایی با زائران پیاده اربعین تهیه کرده اند.
روایت هایی که مختص ایرانیان نیست و در بین آن از شیعیان دیگر کشورها هم دیده میشود.
در ابتدای هر روایت، مشخصات فرد گفتگو شونده آمده تا با پیش ذهنیتی از این فرد، روایت گفته شده بیشتر به جان خواننده بنشیند.
همۀ اقشار را میتوان در این کتاب دید و خواند: ایرانی، عراقی، اروپایی، مسلمان، غیرمسلمان، شیعه یا سنی، زن و مرد و کوچک و بزرگ حتی موکب دارها، پلیس، نویسنده، روزنامه نگار، عکاس، مجری، پزشک.
این کتاب داستان دلدادگی این آدم هاست به اباعبدالله(علیهالسلام).
داستانهای بسیار جذاب و خواندنی از کشش کربلا و پویش جادۀ نجف تا کربلا و پاهای تاولزده و دلهای لکزده برای رسیدن به نینوا.
در تدوین و نگارش مصاحبهها سعی بر این بوده که کمترین دخل و تصرفی در روایتها صورت نگیرد و فقط بازنویسی شود، زبان هر راوی حفظ شده و با لحن خودش روایت شده و همین است که این کتاب را خواندنی کرده است. خواندن خاطره با زبان جنوب شهر تهرانی و اصفهانی و شیرازی و یزدی، یا با لحن عرب لبنانی و فارسی دست وپا شکستهۀ تایلندی مقیم ایران، این کتاب را خواندنی و جذاب کرده است.
کتاب مبتنی بر مستندنگاری بوده و همین سبب شده تا خواننده در بخش هایی به تفکر واداشته شود و در بخشهایی عواطفش درگیر شود.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: «هر مسافر قصه ای داشت و گاه رازی یا ارادتی. شروع قصه مسافرها با هم متفاوت بود. گاه از ایران بود یا عراق. از شهرهای کوچک و بزرگ. از شرق و غرب عالم. اما پایان همه قصه ها به یک جا ختم میشد. به سرزمینی بر کرانه فرات و یادگاری که از دل بهشت بر این سرزمین باقی مانده. به کربلا. به تربت سیدالشهداء و هر قصه روایتی بود از نیرویی که مسافر را برمیخیزانَد و می کشانَدَش تا کربلا.»
🖊️: راض کتابباز
📔پادشاهان پیاده / نویسندگان: بهزاد دانشگر، محمدعلی جعفری / انتشارات: عهدمانا
آخرین دیدگاهها